مواردی از داستان حضرت یوسف که در فیلم اشاره ای به آنها نشد

هر روزی که انسان در آن گناه نکند عید است

حضرت علی علیه اسلام

به نام خالق علم

فیلم حضرت یوسف با اینکه دارای بهترین رتبه در تاریخ فیلم ایران و حتی جهان دارد به بعضی از موارد در مورد حضرت یوسف اشاره نکرده که به آنها به صورت مختصر میپردازم

1-حضرت یوسف که چهره ای بسیار زیبا که تجلی زیبایی خالق هستی بود.داشتند همیشه برای مرتب کردن وضع خود به آینه نگاه میکردند.در یکی از روزها حضرت یوسف به زیبایی خدادادی خود مغرور شده و با خود گفتند که اگر من غلامی بودم به چه قیمتی فروخته میشدم؟ غلامی به این زیبایی اصلآ وجود ندارد.اگر هم داشته باشد ارزش آن بسیار بسیار زیاد میباشد.خداوند عالم هم که همیشه خطاهای انسان را با عمل به او می فهماند ماجرایی را درست کرد که جریان حسادت برادران و انداختن وی به چاه و بیرون آوردن آن حضرت از چاه توسط کاروان و فروخته شدن یوسف به قیمتی بسیار ناچیز به برده فروش کاروان توسط برادرانش را در پی داشت.

2-بعد از فروخته شدن حضرت یوسف؛برادرانش برای اینکه ستمشان پوشیده بماند ماجرای خوره شدن یوسف توسط گرگ را پیش کشیدند.حضرت یعقوب بعد از شنیدن این داستان ساختگی از برادران خواست که نشانه ای برای وی بیاورند.برادران بعد همفکری به این نتیجه رسیدند که پیراهن یوسف را با خون گوسفند ذبح شده ای خون آلود کنند و آن را به عنوان نشانه نزد یعقوب نبی ببرند.پس گوسفندی ذبح کرده و پیراهن یوسف را خون آلود کردند و آن را به نزد پدر بردند.حضرت یعقوب بعد از کمی تفکر به آنها گفت:--اگر این پیراهن بر تن یوسف بوده چگونه گرگ او را دریده در حالی که کوچکترین آسیبی به پیراهن نرسیده است؟--اگر هم که پیراهن بر تن او نبوده پس چرا خونی است؟برادران کمی درنگ کرده و گفتند که ما با چشم خودمان دیدیم که گرگ او را پاره کرد.آنها هرچه کردند نتوانستند که یعقوب نبی را متقاعد کنند تا اینه آن حضرت فرمود بروید و گرگی را که یوسف را دریده است را بیابید و نزد من حاضر کنید.برادران فورآ به بیابان رفته و گرگ زبان بسته ای را گرفته و پوزش را با خون گوسفندی خونی کردند و آن را نزد پدر آوردند و گفتند که این همان گرگیست که یوسف را خورده است از پوز سرخش معلوم است.یعقوب به گرگ بیچاره نگاهی انداخت و خطاب به او گفت((به اذن خدا سخن بگو که آیا تو یوسف مرا خورده ای؟))گرگ به سخن آمده و جواب داد که قسم میخورم که من اینکار را نمیکنم.یا پیغمبر هرکس نداند تو میدانید که گوشت تن پیامبران و معصومین بر تمام حیوانات حرام است

3-بعد از آنکه یوسف بعد از سالها برادران خود را دید و شناخت از آنان خواست که هرچه زودتر پدرشان یعقوب نبی را به نزد او ببرند.بعد از آنکه یوسف بعد از مدت طولانی پدر خود را دید با آنکه به پدر علاقه زیادی داشت اما در جلوی پای او از مرکب پیاده نشد به همین دلیل خداوند نسل یوسف را از پیامبری محروم کرد.

       چرا ما باید به چیز زودگذر مغرور شویم

      چرا برای رهایی از مشکلاتی که با دروغ و ریا برای خود به وجود آورده ایم باز هم به گناهان روی می آوریم    

 

       و آیا با اینکه میدانیم به خاطر یک بی احترامی کوچک یوسف به پدرش پیامبری از نسل او حذف شد؛آیامتوجه شده ایم که بی احترامی به پدر و مادر چقدر ننگین است؟

                  پس به خود بیاییم

با تشکر نظر یادتون نره

نظرات 21 + ارسال نظر
مسلم یکشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ق.ظ http://nazaratemardomi.com

تسلیم مطلق بفرمان

حضرت حق سبحان م الله آقا ابراهیم میرزایی

تنها راه نجات آدمیان است

[ بدون نام ] دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ

به نام خدا
سلام
نکته ی آخر غلطهو ژیامبری به اون بزرگی و شان و مقام که خودش الگوستُ هرگز دچار چنین اشتباهی نمیشه. خدا به حضرت ابراهیم گفته بود که موعود و هم چنین پیامبر از نسل حضرت اسماعیل هستند نه اسحق. جد حضرت یوسف (ع) که حضرت اسحق بود... خوب دیگه!!!

زهرا یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:05 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید
می خواستم ببینم منبعتون از کجاست؟

سخنان مهدی دانشمند

مبینا دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:31 ب.ظ

این چیزایی که گفتین تو فیلم
بود فقط اون غرور یوسف که ما
که نشنیدیم

نه.اصلا توی فیلم اشاره دقیقی نشد و غرور یوسف هم موجب قطع شدن سلسله پیامبری در نسل او شد

میثم چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:55 ب.ظ http://islampedia.ir/fa/1390/06/%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%

حضرت یوسف هرگز به پدر و مادرش بی احترامی نکرد .

حرفتون با این آیه قرآن در منافاته لذا صحیح نیست .

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى‏ یُوسُفَ آوى‏ إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنینَ (سوره یوسف آیه 99)

[ بدون نام ] جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:09 ب.ظ

این چیزی که گفتین درست نیست و فقط یک سری حدس اشتباه

[ بدون نام ] شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:16 ب.ظ

آمنه پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:43 ق.ظ

از نسل یوسف‏(ع )موسی ب پیامبری رسید ولی خاتم انبیا از نسل حضرت اسماعیل هستن؛ و این از قبل ب ابراهیم گفته شده بود

یک روانشناس پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:41 ب.ظ

ازبعضی متون استفاده می شود که حضرت یوسف فرزندانی به نام های منسی و افرائیم داشته است. (1) در باره پیامبری و عدم پیامبری آنان باید گفت :
نبوت و امامت مقامی الهی است که خداوند آن را بر اساس لیاقت به شخصی می‌دهد تا هدایت مردم را به عهده گیرد. خداوند درباره حضرت ابراهیم‌(ع) بعد از اینکه از امتحانات الهی سربلند بیرون آمد، می‌فرماید: إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاس‌ِ إِمَامًا؛ (2) ای ابراهیم‌! مقام امامت را به تو دادم‌.
حضرت ابراهیم‌(ع) از خداوند درخواست کرد که این مقام را به فرزندانش هم بدهد. خداوند در جواب فرمود: لاینال عهدی الظالمین‌؛ این مقام‌، به ظالمان نمی‌رسد، یعنی اگر فرزندانت لایق این مقام باشند، به آن ها هم داده می‌شود و گرنه داده نخواهد شد.
در این مورد هم اگر فرزندان یوسف پیامبر نشده باشند، به خاطر این بوده است که لایق آن مقام بزرگ نبوده و شایستگی آن را نداشته‌اند .پیامبر نشدن، به معنای درستکار و مومن نبودن نیست.
البته در حدیثی از امام صادق‌ نقل شده که به پیامبری نرسیدن فرزندان یوسف‌ به خاطر آن بود که وقتی پدرش به مصر نزد او رفت، دیرتر از پدر از اسب پایین آمد; خداوند به خاطر این ترک اولی از نسل او پیامبری قرار نداد (3)اما در نقل این حدیث از امام صادق‌ جای تردید است‌. حضرت یوسف‌ جزء انبیای بزرگوار الهی می‌باشد. عصمت پیامبران خدا از مسائلی است که با دلایل عقلی و آیات و روایات فراوان به طور قطع ثابت است‌.
سراسر آیه‌های سورة یوسف‌ بر دانش‌، بردباری و شکیبایی و پاکی و عصمت شگفت آور حضرت یوسف صدّیق شهادت و گواهی می‌دهد. قرآن‌، سرگذشت او را به عنوان "اسوه تقوا" و نمونه پاکی و مظهر عفت و عصمت بیان می‌کند . او را از بندگان "مخلَص‌"(4) می‌شمارد که به فرمودة قرآن کریم "مخلَصین‌" از گزند شیطان در امانند: "اِلاّ عبادک منهم المخلصین‌" (5) بنابراین‌، چگونه می‌توان به او نسبت داد که "غرور سلطنت او را گرفته و به احترام پدر از اسب پیاده نشده باشد ؟!
به همین جهت‌، برخی از مفسران این احادیث را مخالف با آیات قرآن دانسته‌ و قابل قبول ندانسته اند. (6)
آیات و روایات معتبر نشانگر آن است که حضرت یوسف‌ طبق فرمان الهی عمل می‌کرد . کمال احترام را نسبت به پدر انجام می‌داد; چنان که قرآن کریم می‌فرماید:
"فَلَمَّا دَخَلُوا یُوسُف‌َ ءَاوَی‌ََّ إِلَیْه‌ِ أَبَوَیْه‌ِ وَقَال‌َ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَآءَ اللَّه‌ُ ءَامِنِین‌َ;(7)
هنگامی که بر یوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت و گفت‌: همگی داخل مصر شوید که ان شأالله در امن و امان خواهید بود!"
از جملة "فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَی‌َ یُوسُف‌َ" و "قَال‌َ ادْخُلُواْ مِصْرَ" (واژه ورود و دخول‌) استفاده می‌شود که حضرت یوسف‌ در خارج شهر به استقبال پدر و همراهانش رفته بود. در ساختمان و یا چادرهایی منزل گرفته‌، در انتظار قدوم آنان به سر می‌برد. هنگامی که پدر و همراهانش وارد شدند، حضرت یوسف نسبت به آنان اظهار محبت ویژه‌ای کرد: "ءاوَی‌ََّ إِلَیْه‌ِ أَبَوَیْه‌ِ" . پس از انجام دادن مراسم استقبال‌، از پدر و همراهانش خواست تا به مصر وارد شوند و در آن دیار سکنی گزینند; در غیر این صورت واژة ورود و دخول جایگاهی نداشت‌، بلکه کلمه ملاقات و مانند آن مناسب بود.(8)
علاوه بر آن‌، روایت مذکور مرسل است (9 ).
فرزندی که پیامبران بنی اسرائیل از نسل او می باشند، لاوی فرزند یعقوب است. در روایت از امام صادق نقل شده که چون زمان رحلت حضرت یوسف فرارسید،آل یعقوب را که در آن وقت هشتاد نفر بودند ،جمع کرد و گفت: قبطیان بر شما غالب خواهند شد و شما را اذیت می کنند .نجات تان توسط فردی از نسل لاوی است که نام او موسی و پسر عمران است .(10) حضرت موسی به سه واسطه به لاوی می رسد .(11)
البته یوشع بن نون از فرزندان افرائیم بن یوسف است که بعد از حضرت موسی به نبوت رسید. بر اساس برخی روایات مدت سی سال بعداز حضرت موسی زنده بود .(12)
پی نوشت ها:
1.دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج 8 ، ص 129.
2.بقره‌(2)آیه124 .
3.‌ کلینی‌، کافی ج 2، ص 311، ح 15، تحقیق : علی اکبر غفاری، تهران ، اسلامیه، چاپ سوم ، 1388 ق .
4.یوسف‌(12)آیه24.
5.حجر(15)آیه 40.
6. الفرقان فی تفسیر القرآن‌، محمد الصادقی‌، ج 12 ـ 13، ص 206 ـ 208.
7.یوسف‌، آیه99 .
8. تفسیر راهنما، هاشمی رفسنجانی‌، ج 8، ص 576 ـ 577؛ المیزان‌، علامه طباطبایی‌;، ج 11، ص336-337 .
9 مراه العقول فی شرح اخبار ال الرسول ، علامه مجلسی ، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی ، تهران ، اسلامیه ، چاپ دوم 1363 ش
.ج 10 ص 215 .
10 علامه مجلسی ،حیوه القلوب ، تحقیق سید علی امامیان، قم، سرور، چاپ اول، 1375 ش ، ج 1 ،ص 584 .
11 . همان ، ص 579 .
12 .سید هاشم رسولی محلاتی، تاریخ انبیا، تهران، اسلامیه، چاپ سوم ، 1361 ش ، ج 2 ، ص 181 .

* برای ارسال نظرات وارد شوید
* 6236 خوانده

ارسال پرسش
انجمن های گفتگو

انجمن گفتگوی دینیانجمن گفتگوی قرآنی

یک روان شناس پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:31 ب.ظ

باعرض سلام این مطالبی راکه شمادرسایتتان درموردحضرت یوسف گفتیدمنبع درستی نداردمن ازیک سایت معتبرکه منبع های معتبری داردبرای شمایک سری مطالب ارسال کردم که واقعیت رابدانیددراصل حضرت یوسف هیچ بی احترامی به پدرومادرخودنکرده وخداوندپیامبری رابه کسی میدادکه لیاقت پیامبری راداشته باشدفرزندحضرت یوسف لیاقت پیامبری رانداشته وپیامبری هم که ارثی نبوده یعنی ازپدربه فرزندونوه ونتیجه و...برسدنوه ی حضرت یوسف به نام یوشع بن نون فرزندافرائیم به پیامبری رسیدولی خودافرائیم به پیامبری نرسیدونوه ی لاوی به نام حضرت موسی فرزندعمران به پیامبری رسیدولی خودلاوی وعمران به پیامبری نرسیدندپس ازنسل حضرت یوسف پیامبری برداشته نشد موفق باشید

بهزاد شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:52 ق.ظ

سلام . مرسی از مطلبتون اما باید بگم من که تازه دوباره این سریال را کامل تماشا کردم ، تمام مواردی که گفتید ، از پرسیدن از گرگهای بیابان و ... در فیلم آمده بود اما می شه گفت کمی متفاوت ، فقط اون مورد اول نبود که خود را در آینه دیده و غرورش باعث این اتفاقات شده و اون مورد آخر هم نبود که حضرت یوسف پیش پای پدرش پیاده نشد . درسته این دو مورد رو نبود . البته در مورد اولی نمی دونم اما مورد آخر فکر می کنم درسته چون من قبلا ً هم شنیده بودم که از فرزندان یوسف علیه سلام پیامبری نبود و این به خاطر همون مورد بود که برای دیدار پدرش پیاده نشد .

یوسف سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 11:02 ق.ظ http://5755

عالی هالیه عاش حضرت یوسف هستم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 07:47 ب.ظ

جالب بود ممنون

صدیقه جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:45 ب.ظ

هیچ سندی بر بی احترامی حضرت یوسف بر پدرش با دیر پیاده شدن از اسب یا هر چیز دیگری نیست در قران امده که او انها را در اغوش گرفته و خوشامد گفته... لطفا به چیزی که پایه و اساس نداره پافشاری نکنید

م چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:02 ق.ظ

سلام
در هیچ جای قزان ار بی احترامی حضرت یوسف به پدر و پیلده نشدن از مرکب حرفی به میان نیامده است . و گویا این مطلب سند و منبع معتبری ندارد .
پرسیدن حضرت یعقوب از گرگ هم در فیلم آمده بود . در جایی از فیلم که حضرت یعقوب به همرا بنیامین به فراز کوه رفت و گرگ را صدا زد و گرگ نزد او آمد و با حضرت یعقوب سخن گفت که سخن گفتن گرگ با خضرت یعقوب مانند سخن گفتن عادی بشر نبود که آدم های معمولی متدجه آن شوند و بعد از این ماجرا برادران بوسف می گفتند پدرمان دیوانه شده که می گوید با گرگ سهن گفته اند .
مورد اول هم فکر می کنم که منبع درستی نداشته باشد .
عوامل سریال یوسف از 40 منبع تصلی برای ساختن این فیلم بهره گرفته اند و این فیلم از ززر نگاه بسیاری از مراجع و بزرگان دین رد شده تا به تماشای ما درامده و احتمال اشتباه و کم بودن آن بسیار کم است .

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 06:06 ب.ظ

سلام
در هیچ جای قزان ار بی احترامی حضرت یوسف به پدر و پیلده نشدن از مرکب حرفی به میان نیامده است . و گویا این مطلب سند و منبع معتبری ندارد .
بعد از آن حضرت یوسف مگر بر پدرش ولایت نداشت؟؟؟!!!!

مسعود سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 10:33 ب.ظ

من با حرفتون مخالفم ....حضرت یوسف پیامبر ورسول خدا بوده و دارای مقام عصمت بوده.....وحضرت یوسف از مخلصین بوده....مخلصین یعنی کسانی که شیطان هرگز به آنها نفوذ نمیکرده...پس حضرت یوسف هرگز دچار غرور نشده واین حرف شما هیچ سندیت نداره لطفا....یا عوض کنید یا بردارید.....حضرت یوسف پیامبر وباروح باعظمتی بوده

Hadis چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 09:56 ب.ظ

زیبا بود

مهدی دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 08:24 ب.ظ

با سلام
پیامبران الهی همگی اسوه در تربیت و تعالیم خداوندی بودند و از بی احترامی به دیگران و پدر و مادر مبرا و جدا بودند این که عرض میکنم به این دلیل است که اصولا و عقلا کسی که خداوند ان را بعنوان پیامبر برمیگزیند طبق اسناد و آیات قران کریم باید اول اینکه مشخصه و ویژگیهای لازم را داشته باشد و دوم اینکه خداوند هر که را خواهد به عنوان پیامبر برمیگزند و هر کس را خواهد به ضلالت و گمراهی جهل میکشاند.درک درست مطالب قران باید همراه با تفکر باشد.اگر ما مفاهیم قران را بخوبی درک کنیم شبهات بر ما وارد نمیشود.دوستان عزیز همیشه بخاطر داشته باشید همراه با خداوند صفات خوب وجود دارد یعنی صفات ثبوتیه و خوب مانند مهربانی - رحمانیت - رحیم بودن - پاک بودن - و هر آنچه که میتوانیم از صفات پسندیده را در ذهن داشته باشیم.بعنوان مثال خداوند هیچ وقت ظالم نیست یعنی خود از ظلم بدش میاید از تعدی و تجاوز بیزار است پس خالق ما خالق خوبی ها بصورت مطلق است و این شیطان است که در جبهه مقابل دارای شرارت و بدهای مطلق در جهان است.بنابراین اینکه پیامبری به پدر و یا مادر و یا با مردم بی احترامی کند اصلا قابل پذیرش بر اساس نه عقل و نه اسناد قرانی است.تمام...
موضوع مبعوث شدن پیامبران هم ارثی نیست چون انسانها بر اساس لیاقت و شان و منزلتی که دارند و این ایه را فراموش نکنیم که خداوند فرموده هر که را او بخواهد هدایت میکند و هر که را بخواهد گمراه خواهد کرد البته منظور از گمراه این نیست که خداوند دوست دارد گمراه کند نه - چون آن انسان که به واسطه اعمال و گناهانش لایق هدایت نیست بنابراین خداوند اسباب هدایت را برای وی مهیا نمیکند و در وادی تاریکی ظلم گام برخواهد داشت.پس خواوند هیچ وقت به بندگان ظلم نمیکند و از این موضوع جدا و مبرا میباشد پس چرا وقتی انسان جاهل و نادان و ناآگاه متوجه نور هدایت شد و بسوی او حرکت کرد خداوند ده برابر بلکه بیشتر بسوی او مشتاق است که بیاید و دست اور را بگیرد و از وادی تاریکی نجات دهد.پس ببینید که چقدر خداوند مهربان و نسبت به بندگان رئوف است.متاسفانه انسان نسبت به خالق خویش نا آشنا است ما اگر خداوند را خوب میشناختیم اینگونه در پس زمانها راجع به خالق خویش اظهارات کذب نمیکردیم.پیامبران خداوند را خوب می شناختند و حتی معصومین و امامان بزرگوار نیز برای این رسالت مهم و برای معرفی ابعاد مختلف شناخت خداوند و اصولا اصل خلقت و اهداف آفرینش بین مردم بودند.برای تببین درست حقایق الهی بیایید همگی دست به ریسمان حبل الله بزنیم و از این کتاب آسمانی و بزرگ الهام و مدد بگیریم.یعنی تلاوت بسیار زیاد قرآن کریم البته با فکر کردن به آیات آن در خلوت خود...شاید که رستگار شویم

ناشناس چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 01:17 ق.ظ

اینکه حضرت یوسف به پدرش احترام نزاشت و این باعث شد پیامبری از نسل ایشان نباشه شبهه ای بیش نیست
اول اینکه روایتی در این زمینه هست که صحتش رد شده و معتبر نیست
دوم اینکه ایشون به پیشواز پدرشون رفتن و حتی نزد خودشون نگهشون داشتند
سوم اینکه پس حضرت یوشع بن نون از نسل که بود؟ یوشع نبی از نسل حضرت یوسف علیه السلام بودند.

افشین جمعه 1 دی‌ماه سال 1402 ساعت 10:24 ب.ظ

کسی میدونه یوشع کیه

بعد حضرت موسی یوشع به پیامبری رسید

یوشع هم از نوادگان افرایم پسر یوسف هست
چرا میگید از نسل یوسف به پیامبری نرسید

حضرت موسی از نوادگان لاوی بردار یوسف هستن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد