جلسه خواستگاری عجیب و غریب

خواسته های مردم از شما از نعمت پروردگار است.بنابراین از آنها ملول وناراحت نشوید.

امام حسین (ع)

مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟سوال
مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه...از خود راضی
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟متفکر
مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه...
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟تعجب
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش برهچشمک
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟آخ
مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟ناراحت
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟سوال
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...نیشخند
خانواده ی عروس : زنش !!!؟؟؟عصبانی

نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشیننیشخند

زن کیه مرد کیه؟

خدای متعال به حضرت داود (علیه السّلام) فرمود : ای داود، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند ، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم می گسست.

 

تو خونه مشغول کار بودم که دخترم بدو بدو اومد پرسید

دخترم: مامان، تو زنی یا مردی؟
من: زنم دیگه، پس چی ام؟
دخترم: بابا، چی؟ اونم زنه؟
من: نه مامانی، بابا مرده.
دخترم: مامان تو زنی یا مردی؟
من: زنم دیگه پس چی ام؟
دخترم: راست میگی مامان؟
من: آره چطور مگه؟
دخترم: هیچی مامان! دیگه کی زنه؟
من: خاله مریم، خاله آرزو، مامان بزرگ
دخترم: دایی سعید هم زنه؟

دخترم: مامان، تو زنی یا مردی؟
من: زنم دیگه، پس چی ام؟
دخترم: بابا، چی؟ اونم زنه؟
من: نه مامانی، بابا مرده.
دخترم: مامان تو زنی یا مردی؟
من: زنم دیگه پس چی ام؟
دخترم: راست میگی مامان؟
من: آره چطور مگه؟
دخترم: هیچی مامان! دیگه کی زنه؟
من: خاله مریم، خاله آرزو، مامان بزرگ
دخترم: دایی سعید هم زنه؟

ادامه مطلب ...